داشتم تو کامپیوترم تو فایل های قدیمیم میگشتم ...
خدای من باورم نمیشد رسیدم به فیلم هایی که از مادرم گرفته بودم ...
انگار همین دیروز بود ...
یا نه همین چند ساعت پیش ...
چند ثانیه پیش ...
اصلا همین الانه ...
اره خودشه مادرمه که داره حرف میزنه ...
چشامو میبندم و فکر مکینم که الان هست الان تو اتاقه داره صحبت میکنه ...
ولی ...
لعنت به این زندگی بی ارزش ...............................................
نظرات شما عزیزان: